زندگی نامه
تولد: 1264 شمسی
محل تولد: سمنان
وفات: 1345 شمسی
مزار: سمنان، امامزاده یحیی علیهالسلام
عمر: 81 سال
اساتید: حضرات آیات علامه حائری مازندرانی، حاج ملاعلی حکیمالهی، شیخمحمدرضا فیض سرخهای
مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج ملاغلامحسین هراتی فرزند ملاغلامرضا هراتی، از عالمان وارسته و پارسا در سال 1264 شمسی در شهرستان سمنان دیده به جهان گشود. مرحوم هراتی از کودکی عشق و علاقه وافری به تحصیل و کسب معارف دینی داشت. مقدمات اولیه تحصیل را در مکتبخانه سپری نمود. سپس به مدرسه علمیه صادقیه راه یافت و با جدیت تمام دروس دینی را پی گرفت. پس از اتمام سطح به محضر آیت الله حاج ملاعلی حکیم الهی که از شاگردان حکیم نامی حاج ملاهادی سبزواری بود، شتافت و حداکثر استفاده علمی و اخلاقی را نمود. سپس با شرکت در مباحث علمی علامه حائری مازندرانی که دانشمندی وارسته، جامع معقول و منقول و از نوادر معاصر بهشمار میرفت، تحصیلات خود را تکمیل کرد و مورد اعتماد و عنایت ویژه استاد قرار گرفت.
مرحوم هراتی در حدود چهل سال به شغل مقدس مکتبداری و تعلیم و تربیت اشتغال داشت و شاگردان بسیاری را با ادبیات و فرهنگ دینی و معارف قرآنی آشنا کرد. ایشان ضمن تدریس علوم نظری، اخلاق عملی، تقوا و وارستگی را نیز با عمل و رفتار خود ترویج نمود و در تلطیف فضای معنوی و مذهبی منطقه سهم بهسزایی داشت. وی سالها امامت یکی از شبستانهای مسجد جامع سمنان را بهعهده داشت و اقشار مختلف مردم را متواضعانه و صادقانه نسبت به تکالیف شرعیه و معارف اهلبیت علیهمالسلام آشنا میساخت. حل معضلات و مشکلات مردم و حل اختلاف و اصلاح ذاتالبین، از دیگر فعالیتهای اجتماعی آن عالم ربانی بود.
حجت الاسلام هراتی از لحاظ اخلاقی مراحلی را طی کرده بود و در زهد و پارسایی، الگو بود. به حلال و حرام بسیار توجه داشت و از قبول وجه و هدایا اجتناب میکرد، تا گرفتار اکل شبهه نشود. ایشان با پرداختن به شغل شریف کشاورزی، روزی خود را با کد یمین و عرق جبین تهیه میکرد و از وجوهات بههیچوجه استفاده نمینمود. از عزت نفس و مناعت طبع برخوردار بود و پول و مقام دنیایی در نظرش به پشیزی نمیارزید. مردم سمنان هر روز مشاهده میکردند که مردی روحانی، باریکاندام و نورانی با عمامهای متعارف، عبایش را زیر بغل گرفته است و با معدودی گوسفند به باغ میرود و پس از ساعتها کار کشاورزی و ریختن عرق جبین، بدون اینکه خم به ابرو آورد، هنگام اذان ظهر با همان هیأت به خانه بازگشته و پس از مهیاشدن برای اقامه نماز جماعت، به مسجد میرود.
از دیگر ویژگیهای مرحوم هراتی این بود که شأن و موقعیت روحانی خود را به هیچ عنوان وجهالمصالحه امور شخصی خود قرار نمیداد. در این خصوص خیلی دقیق بود و مردم سمنان نکات ظریفی از ایشان در خاطر دارند، از جمله این که روزی ایشان برای خرید گوشت به دکان قصابی مراجعه کرده و گوشت موردنیاز خود را خریداری نمودند. قصاب به منظور احترام، گوشتی بدون استخوان در کاغذ پیچید و به ایشان داد. ایشان چند قدمی که از مغازه دور شدند، کاغذ را باز کرده و دیدند گوشت، فاقد استخوان است. فوراً به قصابی برگشته و گوشت را به قصاب پس دادند و گفتند: «استخوان این گوشت را به کدام بیوهزن و مستضعف میخواهی بدهی!» پولش را پس گرفت و دیگر از آن مغازه چیزی نخرید.
مرحوم هراتی اهتمام ویژهای به فریضه امر به معروف و نهی از منکر داشت و در حقگویی از کسی پروا نداشت. اگر منکر و امر ناپسندی را مشاهده میکرد، آن را تذکر داده و ملاحظه کسی را نمیکرد. در این خصوص یکی از ارادتمندان ایشان خاطرهای نقل کرده که قابل توجه است: «در شبستان شمال غربی مسجد جامع سمنان، جهت درگذشت یکی از اهالی سرشناس، مجلس ترحیم برگزار شده بود و تمام طبقات، از جمله فرماندار وقت، شرکت کرده بودند. آقای فرماندار بدون رعایت به فرش و احترام مسجد، با کفش وارد شد! مرحوم هراتی بدون پروا با صدای رسا آیه شریفه قرآن: «فاخلع نعلیک انک بالمواد المقدس طوی» را قرائت کرد و آقای فرماندار متوجه اشتباه خود شده و کفش را از پای درآورد».
در زمان حکومت رضاخان که به زور کشف حجاب میکرد، مرحوم هراتی یک روز در راه مراجعت از مسجد به منزل، پاسبانی را مشاهده میکند که دنبال خانم محجبهای برای برداشتن چادر وی تا درب منزل، او را تعقیب میکند و در ورودی منزل، چادر او را میکشد. وقتی که مرحوم هراتی به این عمل زشت اعتراض میکند، مأمور در پاسخ میگوید: من اجرای مأموریت میکنم. ایشان میگوید: حال که این محجبه فرار کرده و به منزلش رسیده است، چرا متعرض او میشوی؟ پاسبان میگوید: مأمورم و معذور! مرحوم هراتی سیلی محکمی به پاسبان زده و او را از تکرار چنین کاری باز میدارد.
حجت الاسلام هراتی در مجالسی که به هر عنوان از سوی رژیم پهلوی تشکیل میشد و از ایشان دعوت به عمل میآمد، شرکت نمیکرد، و با اینکه بارها مورد تعقیب و بازخواست مسئولان ساواک قرار گرفت، اما مقاومت میکرد. یکبار که بهمناسبت افتتاح ساختمان جدیدالبنای تکیه حسینیه اعظم، به پاس احترام به خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام شرکت کرده بود، هنگام نواختن سرود شاهنشاهی که همگان به حالت ایستاده و در سکوت کامل بهسر میبردند، ایشان بیاعتنا به سرود کذایی، اصلاً از جایش تکان نخورد.
حاج غلامحسین هراتی به خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام - بهخصوص سالار شهیدان حضرت اباعبدالله علیهالسلام - ارادت داشت. او واقعاً غلام حسین بود. مصیبت آن حضرت را از مقاتل صحیح میخواند و با صدای بلند گریه میکرد. ایشان اهل ذکر و ادعیه مأثورهای چون صحیفه سجادیه بود و بعد از نماز همواره در مصلا مینشست و به ذکر و تعقیبات ادامه میداد. از جمله دعاهایی که کراراً میخواند، این دوبیتی بود:
یا رب به حقّ عرش و کرسی شش چیز به ما عطا فرستی
علم و عمل و خداپرستی ایمان و امان و تندرستی
نگاه آن عالم ربانی، نگاهی توحیدی بود و هماره در نگاهش خدا را میدید و در ذکر و یاد خدا بود. یکی از دوستان ایشان نقل کرده: «روزی در معیت ایشان با قطار تهران، به سمنان مسافرت میکردم. در حال حرکت قطار و روی ریلها، صداهایی با ریتم خاص شنیده میشد. به من فرمودند: آیا میدانید قطار در حال حرکت چه میگوید؟ عرض کردم: نمیدانم. فرمودند: میگوید: تفکروا، تذکروا... پس از رحلتشان، دوبار ایشان را در خواب دیدم و به من فرمودند: تنها چیزی که در آن جهان مؤثر است تقواست و مرا به تقوا توصیه نمودند».
این عالم پرهیزکار پس از 81 سال زندگی پربرکت، همراه با راهنمایی، ارشاد و هدایت مردم در 25 دیماه سال 1345 شمسی دارفانی را وداع گفت و به لقای حضرت حق شتافت. پیکر آن مرحوم در میان حزن و اندوه مردم متدین سمنان با شکوهی خاص تشییع گردید. سپس در ایوان مطهر امامزاده یحییبن موسیبن جعفر علیهالسلام به خاک سپرده شد.
روح مطهرش قرین رحمت حق باد